مهندس خسته

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است

فک کنم دنیا برای دو گروه آدما جای لذت بخشیه یکی اون هایی که ولش کردن یکی هم اون هایی که بهش چسبیدن هر کی این وسط باشه همش در رنج و عذابه یعنی نه اونقدر پرت که فک کنه زندگی فقط همین ظواهره نه اونقدر شجاع که مومنانه و از تهِ دل بهش وابستگی نداشته باشه

" نه چندان بزرگم که کوچک بیابم خودم را ... نه آنقدر کوچک ...که خود را بزرگ ... گریز از میانمایگی آرزویی بزرگ است؟؟"

میانمایه بودم ... تمامِ عمر ... و دائما سرگشته و راه گم کرده ... جزء ضالّین ... نه "انعمت علیهم" و نه "مغضوب علیهم" ... لطفا "اهدنا الصراط المستقیم"

پ ن : روحم کدر و زنگار گرفته است ... گویی طفلِ درونم را سر چهار راهِ زندگی پشت ترافیکِ روزمرگی هایِ معمول به دستفروشی واداشته اند ... تک و تنها بدونِ دوست و رفیق و هم بازی ... تنها چیزی که هنوز سر ذوقم می آورد باران است ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۸ ، ۱۷:۲۷
مهندس خسته

مدتی است به این موضوع فکر می کنم که جهان با وجودِ من جای بهتری شده یا بدتر...؟ نمی دونم شاید طبیعتِ این سن و سال و حسرتی که از عمر گذشته داری باعث میشه این سوالات به ذهن برسه...

 

چند وقت پیش به یه دوستی می گفتم من میدونم که در زندگی اشتباهات زیادی داشتم ولی مشکل اینه که حس می کنم اگه برگردم به گذشته احتمالا باز همون اشتباهات رو تکرار می کنم ...

 

یکی از چیزهایی که خیلی به من ضربه زد و هم چنان میزنه احساساتی بودنه دوست داشتم میتونستم این مشکل رو حل کنم ولی میترسم تنها نکته ی مثبت شخصیتم همین دوست داشتن و دل تنگِ دیگران شدن باشه ... به حال اون هایی که خیلی مستقل هستند و نیاز عاطفی زیادی ندارند واقعا غبطه می خورم ...

 

پ ن: مدت ها قبل یه کتابی میخوندم که می گفت اگه یکی با مشکلات خیلی زیاد اطراف شما باشه آیا شما اذیتش می کنید؟ عمدتا این طوری نیست پس چرا با خودتون به خاطر مشکلاتی که دارید این قدر بد رفتاری می کنید...؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۸ ، ۲۲:۴۳
مهندس خسته