مهندس خسته

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

مثل این که فعلا تنها جایی که میتونم بنویسم اینجاست. در اینستاگرام نمیتونم بنویسم چون چند نفر بهم گفتن با خوندن مطالبت غمگین میشیم. آدم دیگه ای هم نیست که بتونم باهاش صحبت کنم. پس فقط میمونه اینجا. البته آدرس این وبلاگ رو هم چند نفر دارن ولی تقریبا مطمئنم هیچ کدومشون یادشون نیست و این ها رو نمیخونن . چه تناقضی که هم داری از تنهایی خفه میشی و هم نمیتونی صحبت کنی...  راستش از تنهایی متنفر بودم ولی اصلا فکرش رو هم نمی کردم که یه روزی بیاد که انقدر تنها و درمانده بشم. شاید معنیِ مجسمِ مستأصل ...

حس می کنم دنیا شده مثلِ یه مکعب که دائما کوچیک و کوچیک تر میشه و قلبِ من داخل این مکعبه و دیواره هاش دارن به قلبم فشار میارن ...

 

پ ن : راستش اوایل دلخور بودم که چرا همه من رو تووی این اوضاع فراموش کردن بعد گفتم خب وظیفشون که نیست که تحملم کنن هرچند شاید برای خیلی ها موقع ناراحتی هاشون سنگ صبور بودم. احتمالا از این به بعد این طوری نخواهد بود. البته چند نفر حمایتم کردن که برخی رو حتی فکر هم نمیکردم براشون مهم باشم ...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۹ ، ۱۷:۰۷
مهندس خسته