مهندس خسته

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

سی و یکم نوشت ...

جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۵۴ ق.ظ

برای جلسه دوم هم رفتیم ... این بار تمامِ خانواده چهار نفره با هم رفتیم

اونا هم همه ی خانواده بودن پنج نفرن یه خواهر دو تا برادر ...

در مورد شهر زندگی صحبت کردیم قرار شد یه جلسه دیگه هم فردای اون روز صحبت کنیم که پدرش گفته فعلا صبر کنید تا من تصمیم بگیرم خودش ظاهرا تا این جا پسندیده ولی پدرش گویا زیاد نپسندیده ...

نمیدونم چی میشه حتی نمیدونم میتونم مردِ خوبی باشم یا نه ... دو دلی و انتظار هر دو خیلی سختن ... خیلی ...

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۰۳
مهندس خسته

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی