مهندس خسته

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

چهل و چهارم نوشت ...

سه شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۳ ب.ظ

امروز سال خونه تموم شد صاحبخونه گفت احتمالا میخاد خونه رو بفروشه این وسط وضعیت کار هم هنوز مشخص نیست... لمس لمسم ... خودم رو سپردم به دست حوادث ببینم چی پیش میاد...

سالیان سالِ دنبال یه گوهر می گردم ولی هرچی بیشتر می گردم کمتر پیدا می کنم... یه کیمیا میخام که بزنم به آهنِ قراضه یِ شخصیتِ زهوار در رفته ام و تبدیلش کنم به طلا ... خیلی دوره و خیلی محو ... هرچقدر چنگ میزنم نمیتونم بگیرمش انگار هوای مه آلود ...

پنج شنبه هفته دیگه عروسی خواهر یکی یه دونه است ... خیلی سخته فکر جدایی و رفتن و جای خالی ... خیلی ...

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۱۲
مهندس خسته

نظرات  (۲)

۱۲ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۳۲ دیو مهربون
خوشبحالتون بعدش میشه خاله بشید:)
پاسخ:
اگه شبیه دیوی کلاه قرمزیه که هیچی وگرنه بنده با پنج سانت ریش متاسفانه استعداد خاله شدن رو به هبچ وجه ندارم
۱۳ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۲۸ مــیـمـ‌‌‌‌ ‌‌‌‌
:)
سخت ترین قسمت عروسی خواهرا برای داداشاست 
خوشبخت باشه الهی:)
واینکه امیدوارم همه چیز به خیر بگذره
پاسخ:
ان شاء الله همه جوونا خوشبخت بشن
ممنونم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی