مهندس خسته

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

پنجاه و پنجم نوشت ...

سه شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۹:۱۰ ب.ظ

پیاده روی اربعین فرصت خوبیه واسه فکر کردن  ... من خیلی تلاش کردم فکر کنم در مورد همه چی ... خیلی چیزها هم دستگیرم شد ... مثلا فهمیدم صبور بودن خیلی نعمت بزرگیه یا این که از روی ظاهر نمیشه در مورد خیلی از موضوعات نتیجه گیری کرد فهمیدم واقعا بزرگی به داشتن مال و اموال زیاد نیست و این که تنبلی و خودخواهی راه مناسبیه واسه رسیدن سریع و تضمینی به شکست!!!
شیخ کامل نامی بود در نجف که ما دو شب مهمونش بودیم یه پیرمرد شصت و اندی ساله که واقعا یکی از نازنین ترین افرادیه که من تووی زندگیم دیدم روز آخر واسمون یه صبحونه مفصل تدارک دیده بود و بعد شروع کرد چند دقیقه ای به عربی صحبت کردن با این که حدود هفتاد درصد حرف هاش رو فهمیدم ولی یکی از دل نشین ترین حرف هایی بود که تا بحال به گوشم خورده بود ...

رفتم کربلا تصمیم گرفتم یه سر و سامونی به زندگیم بدم گفتم برگشتم حتما روند ازدواج رو دوباره به جریان میندازم. هفته پیش رفتم خواستگاری واسه جلسه اول پسندیدیم قرار شد چند جلسه تلفنی صحبت کنیم ولی گفتند در موقعیت مناسب واسه صحبت اطلاع میدن امروز سه روز گذشته و هنوز منتظرم ...

انتظار خیلی سخته ... یه کم ناامید شدم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۱۶
مهندس خسته

نظرات  (۲)

۱۶ آذر ۹۵ ، ۲۲:۴۶ مــیـمـ‌‌‌‌ ‌‌‌‌
:)
میگذره 
خوش به حالتون که رفتید واقعا خوش به حالتون ها:/
من حتی پاسپورت و ویزامم اومد نشد که بشه نشد که برم نطلبید
پاسخ:
ان شاء الله به زودی قسمتتون بشه
بنظر من وقتی دیر به دستش بیاری (البته نه خیلی هم دیر) اینجوری بیشتر بهت مزه میده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی